شکوه عشق
در انجم چشم تو من خسته ترین هایم
به ضریح قلب تو دلبسته ترین هایم
ای هم نفس باران ای صدای پروانه
ای اوج شکوه عشق برگرد به این خانه
تا از لب مشکینت ،عطر سحری خیزد
بر صحن و سرای دل ،هم شبنمُ گل ریزد
خورشید به وجد آید ازبرق نگاه تو
مهتاب نیاساید از شب تا پگاه تو
چشمک نزنند انجم* از شرم نگاه تو
من گریه ی ان چشمم که هست براه تو